مهدی کریمیتفرشی /عضو هیات مدیره کانون انجمنهای صنایع غذایی کشور
در یک نگاه منصفانه باید اذعان کرد بخش بزرگی از مشکلات تولید هنوز حل نشده است. چقدر به درد تولیدکننده و چالشهای تولید با وجود موانع، عمیقا پرداخته شده است؟چقدر موانع را از پیش پای تولید کننده برداشتهایم؟ جهش در تولید ارزش افزوده میآفریند، عزت و اقتدار ملی ایجاد میکند، خودکفایی و استقلال را بالا میبرد. اینجاست که اگر تمام قوای کشور را بر توسعه تولید ملی متمرکز کنیم برگ برنده ماست. نمیتوانیم از گسترش تولید بگوییم در حالیکه هنوز مشکلات عدیده تولیدکنندگان به قوت خود باقی است. تامین نقدینگی امروز یکی از مشکلات مهم واحدهای تولیدی بهشمار میآید، بهنحوی که امروز بخش زیادی از تولیدکنندگان نمیتوانند این نیاز را از محل فروش محصول در بازار یا از طریق سیستم بانکی در زمان مقرر و با رقم مدنظر تامین کنند. متاسفانه همین امر عاملی شده تا امکان فعالیت برای آنها سخت شده و حجم تولید هر روز کاهش یافته و در نهایت تولیدکننده مجبور به تعطیلی واحد شود.
بدهیهای معوق واحدهای تولیدی به سیستم بانکی را باید یکی از دلایل اصلی عدم رونق تولید در کشور عنوان کرد. با تشدید مشکلات، تولیدکننده امکان بازپرداخت بدهیهای بانکی را نداشته و هر روز این بدهیها بهصورت تصاعدی افزایش پیدا میکند و این افزایش بدهیها خود مانعی شده تا تسهیلات جدیدی در اختیار تولیدکننده قرار نگیرد. چرخه معیوب اخذ مالیات ارزش افزوده عاملی شده تا پرداخت مالیات برای تولیدکنندهای که هر روز با کاهش تولید و رکود فروش در بازار روبهرو است بهصرفه نباشد. قوانین و مقررات ضد و نقیض در کشور خود مانعی برای رونق تولید شده است. باید ضمن اصلاح قوانین با محوریت حمایت از تولید، زمان و هزینه صدور مجوزها را به حداقل رساند. افزایش قابل توجه قیمت مواد اولیه داخلی و خارجی را باید یکی از سدهای جدی رونق تولید در کشور دانست. تغییر مدام نرخ ارز و سایه سنگین آن بر اقتصاد کشور نیز باید مدیریت شود، چراکه امروز تولیدکننده نمیداند آیا کالایی را که امروز فروخته است فردا هم میتواند تولید کند یا خیر. اشکالات سیستم حملونقل کشور و هزینههای سرباری که برای تولیدکننده بهوجود میآورد نیز از دیگر مشکلات بخش تولید کشور است. اما نکته بسیار مهم؛ نمیتوان بهدنبال حمایت از تولید بود در حالیکه شرایط برای قاچاق کالا همچنان در کشور مهیاست. قاچاق ضربه مهلک به تولید کشور است.
قبل از هر چیز برخورد قاطع برای ریشهکنی این سم مهلک ضروری است. در سالی که تمرکز بر تولید و اشتغالزایی محور اصلی شعار سال قرار گرفته لازم است دولت محترم و مسوولان امر بیش از هر زمان دیگری نگاهی موشکافانه به درد و مشکلات تولیدکنندگان بیندازند و برای رفع موانع چارهاندیشی کنند. اما نکته بسیار مهم و کلیدی که مقام رهبری امسال بر آن تاکید کردهاند و بسیار هم بجاست مساله تمرکز بر تولید دانشبنیان است. عنصری کلیدی که سالهاست مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته در حالیکه ایران مهد پرورش نخبگان بزرگ و دانشمندان ارزشمند در جهان است. متاسفانه عدم حمایت کافی و بیتوجهی به این امر مهم، منجر به این شده که بسیاری از دانشمندان و نخبگان ما بار سفر ببندند و از این دیار کوچ کنند. بسیاری از فارغالتحصیلان نخبه ما بیکار هستند. بسیاری از ایدهها و طرحهای دانشبنیان بر زمین مانده و فرصت ظهور پیدا نکردهاند. بسیاری از شرکتهای دانشبنیان با کلی طرح و ایده ناامید شدهاند و در آستانه ورشکستگی قرار گرفتهاند.
در سالهایی که گذشت ما فقط با جشنوارهها و اهدای جوایز بهطور نمایشی از دانشبنیانها تقدیر کردیم و از شرکتهای دانشبنیان فقط یک نام و عنوان در کشور باقی مانده است. شرکتها خود را به آب و آتش میزنند تا این عنوان غرورآفرین را دریافت کنند در حالیکه در عمل چقدر حقیقتا محصولات دانشبنیان به عرصه تولید و اشتغالزایی وارد شدهاند؟ چند درصد از تولیدات کشور به محصولات دانشبنیان اختصاص مییابد؟ چقدر توانسته اشتغالزایی ایجاد کند؟ چقدر شرکتهای دانشبنیان توانستهاند در عرصه تولید حرفی برای گفتن داشته باشند؟ امسال با اشاره و تاکید مهم مقام رهبری بر این موضوع کلیدی، وقت آن رسیده که نگاهی کاملا تازه و متفاوت به عرصه دانشبنیان در کشور بیندازیم و چرخ صنعت را این بار با «تولید دانشبنیان» به حرکت درآوریم. برپایی جشنواره و اهدای جوایز و تیتر و بیلبورد و عناوین دهانپرکن دیگر علاج مساله نیست. باید آستین بالا زد و کمر همت بست برای ایجاد یک تحول تازه در عرصه «تولید دانشبنیان».
شاید لازم باشد تجربیات کشورهای پیشرفته جهان را در بهرهگیری از شرکتهای دانشبنیان و پرداختن به تولید محصولات دانشبنیان بررسی کنیم و بسیاری از این تجربیات موفق را به کار گیریم. بدون تعارف تولیدکننده دانشبنیان، نخبه و دانشمند حمایت میخواهد و باید در خرید ماشینآلات و دستگاههای موردنیاز و راهاندازی خطوط تولید برای این شرکتها و کسانی که طرحها و ایدههای عملی با قابلیت اجرایی دارند تسهیلات ویژه فراهم کنیم. باید یک جنبش جدی در به کارگیری نخبگان و فارغالتحصیلان در حوزههای مختلف تولید و صنعت و بهرهگیری از ایدهها و طرحهای دانشبنیان در کشور شکل بگیرد. اقتصاد کشور بیش از هر زمان دیگری به طرحها و ایدههای نو نیاز دارد. تحول در عرصه آموزش و حرکت به سمت آموزش کاربردی که بتواند در عرصه صنعت و تولید ظهور عملی داشته باشد باید در دستور کار جدی قرار گیرد. تحول در عرصه تولید دانشبنیان زیرساخت میخواهد. باید مسیری را که سالها فقط با دستانداز مواجه بوده هموار کنیم و نگاهی تازه، کارشناسانه و عملگرایانه به این عرصه بیندازیم؛ نگاهی کاملا متفاوت و با رویکرد صد درصد حمایتی.