فرونشست زمین پدیده ای مخرب و خسارت بار است که از برداشت بی رویه آب از سفرههای زیرزمینی، کشت محصولات نیازمند آب زیاد و صدور بدون مطالعه مجوزهای حفر چاه ناشی میشود. بر اساس مستندات موجود، حدود ۴۸۰ دشت از ۶۰۹ دشت کشور با بحران جدی فرونشست مواجه شده و در برخی دشتها رخداد فرونشست و فروچاله مشهود است.
دشت اردبیل نیز از دشتهای در معرض خطر فرونشست زمین است و کارشناسان و محققان هشدار میدهند برای گریز از این خطر، به کشت سیب زمینی به علت مصرف زیاد آب، پایان داده و برای آن جایگزین انتخاب شود.
در این راستا دکتر بهرام ایمانی رئیس دانشکده علوم اجتماعی و دانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه محقق اردبیلی و جعفر جعفرزاده دانشجوی دکتری تخصصی سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی دانشگاه تهران، مطالعات و تحقیقات علمی جامعی در دشت اردبیل انجام داده و طی مصاحبه ای که به شرح زیر میخوانید، به تشریح روند تحقیقات علمی و نتایج قابل توجه آن پرداخته اند.
آقای دکتر جعفرزاده لطفا به کلیات طرح و تحقیق خود درباره فرونشت زمین در دشت اردبیل اشاره فرمائید.
جعفرزاده: هم رشته تخصصی و تحصیلی من و همکارم ایجاب میکند که از سالها قبل در رابطه با فرونشست زمین در دشت اردبیل تحقیق و مطالعه کرده ایم و هم برای طرح خودمان با عنوان “شناسایی روستاهای در معرض خطر فرونشست در دشت اردبیل با استفاده از تحلیل شبکهای فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی” یک سال وقت گذاشته ایم و مقاله آن نیز چاپ شده است و در روند تحقیقات و برای کسب برخی دادهها و اطلاعات، از همکاری سازمان جهاد کشاورزی و ادارات کل منابع طبیعی و آب منطقه ای بهرهمند شدهایم.
در بخش مطالعات آبهای سطحی و زیرسطحی با لحاظ اطلاعات و آمار سی سال اخیر، ۶۵ حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق ایزومتری (مشاهده ای) در محدوده دشت اردبیل را مورد بررسی قرار داده ایم. این اطلاعات به صورت ماهانه و سالانه از سوی شرکت آب منطقه ای استان به روز رسانی شده و در اختیار پژوهشگران و سازمانهای مرتبط قرار میگیرد.
سطح آب این چاهها را از نظر میزان افت، بررسی و نتایج را در محیط جی آی اس پیاده و نظرات کارشناسان را روی آن اعمال کرده ایم و همچنین از نقشههای برداشت آبهای سطحی و زیرسطحی منطقه و نوع کشت در مناطق مختلف که از سازمانهای ذیربط گرفته ایم استفاده کرده و در نهایت نقشههای تحلیل ریسک و خطر را استخراج کرده ایم.
نتایج این طرح و تحقیق چه بوده است؟
جعفرزاده: برابر تحقیقات به عمل آمده، مناطق تحت خطر و ریسک به پنج لایه شامل نقاط دارای خطر بسیار کم، خطر کم، متوسط، بالا و بحرانی تقسیم شده است بر اساس مطالعات انجام شده قسمتهای شرق و جنوب شرق دشت اردبیل در وضعیت بحرانی قرار گرفته که ۲۸ روستا در این پنج لایه قرار گرفته است. ۱۱ مورد در منطقه بحرانی است که به حواشی و حومه شهر اردبیل هم نزدیک میشود و در آینده اگر در آن محدودهها ساخت و ساز انجام گیرد، باید بسیار دقت شود.
۲۸ روستا در این پنج لایه قرار گرفته و ۱۱ مورد آن در منطقه بحرانی است که به حواشی و حومه شهر اردبیل هم نزدیک میشود و در آینده اگر در آن محدودهها ساخت و ساز انجام گیرد، باید بسیار دقت شود.
بر اساس این مطالعات، در صد سال اخیر با توجه به افزایش جمعیت، برداشت بی رویه آب آغاز شده و در ۲۵ تا ۳۰ سال اخیر شدت گرفته است و سطح آبخوان دشت اردبیل حداقل در هر سال ۲۸ سانتی متر و در کل ۱۰ تا ۱۵ متر افت کرده است و متاسفانه در دشت اردبیل ۲ هزار و ۵۰۰ حلقه چاه موجود است که بیش از ۷۰۰ حلقه آن غیرمجاز است.
زمین مثل یک اسفنج دارای خلل و فرج است و وقتی آب در میان خلل و فرج قرار میگیرد، مثل یک بالشتک عمل می کند و لایههای روی خود را متعادل نگه میدارد اما وقتی برداشت بی رویه آب انجام میگیرد که چاههای عمیق از نمادهای آن است، خلل و فرج آن خالی و شکننده میشود و طاقت و تحمل نگهداری وزن لایههای بالایی را از دست میدهد.
آیا نشانههایی از خطر فرونشست زمین در مناطقی که بحرانی قلمداد میکنید، مشهود است؟
جعفرزاده: بله؛ نخستین علامت فرونشست زمین یعنی انحراف یا کج شدن تیربرقها و تَرَک خوردن دیوار منازل در برخی از آن ۱۱ روستای واقع در منطقه بحرانی فرونشست زمین مشاهده میشود و تیر برق با وجود چند متر فرورفتن در زمین و داشتن پایه بتنی، باید یا به علت انباشت آب یا نبود آب دچار انحراف شود و این پدیده در دشت اردبیل ناشی از فقر سفرههای زیرزمینی است.
ترک خوردن دیوار منازل هم در برخی مناطق دیده میشود و اگر دیر بجنبیم از ۱۰ سال بعد شاهد فرونشست زمین در شهر اردبیل خواهیم بود و البته همین الان نیز فرصت را از دست داده ایم و به عنوان مثال اگر یک دستگاه غلتک برای زیرسازی کوچههای آن ۱۱ روستای در معرض بحران یا حتی در نواحی نزدیک به شهر اردبیل کار بکند، امکان ایجاد ترک در دیوار منازل وجود دارد.
نخستین علامت فرونشست زمین یعنی انحراف یا کج شدن تیربرقها و تَرَک خوردن دیوار منازل در برخی از آن ۱۱ روستای واقع در منطقه بحرانی فرونشست زمین مشاهده میشود.
این نشانه فقر منابع آب زیرزمینی و مستعد بودن محیط برای فرونشست زمین است و اگر یک زلزله سه و نیم ریشتری هم بیاید، تخریبات و خسارات زمین لرزه چند ریشتر بالا را شاهد خواهیم بود.
چه باید کرد و راهکارهای مقابله چیست؟
جعفرزاده: باید چاهها شناسایی و دارای کنتور برداشت آب شود و در سال قبل ۷۰ چاه عمیق و نیمه عمیق را پر و مسدود کردند اما کافی نیست و عمق برخی از چاههای عمیق تا ۳۰۰ متر هم تخمین زده میشود و این رویه برداشت آب، فاجعه بار است. مطالعات ما نشان میدهد آنجا که تراکم چاههای عمیق و نیمه عمیق داریم، همان مناطق جزو نواحی بحرانی و پرخطر است و این ارتباط تنگاتنگ چاهها با بحرانی شدن فرونشست را نشان میدهد.
متاسفانه نظام الگوی کشت، مصوب مجلس شورای اسلامی تاکنون برای اجرا به سازمانهای مربوطه ابلاغ نشده است و در دشت اردبیل سیب زمینی و گندم به لحاظ نیاز زیاد به آب نباید کشت شود و برای اصلاح نظام آبیاری باید برنامهریزی و چارهاندیشی شود.
وضعیت دشت مغان از منظر فرونشست زمین چگونه است؟
جعفرزاده: چون ارتفاع اراضی دشت مغان از سطح دریا بسیار پایین و به نوعی با دریا هم سطح است، خطر فرونشست زمین در آن نواحی نداریم و مشکل دشت مغان، زهکشی برای هدایت آبهای سطحی است اما در دشت اردبیل به دلیل کمبود آب، چاه حفر میکنند تا به آب دسترسی یابند و در این مناطق خطر فرونشست جدیتر است.
آقای دکتر ایمانی بفرمائید فرونشست زمین در روستاها چه تبعاتی برای شهرها خواهد داشت؟
ایمانی: نزدیک ۵۰ درصد جمعیت استان اردبیل را روستانشینان تشکیل میدهند و این نشان میدهد که معیشت روستایی تا چه اندازه در اقتصاد استان تاثیرگذار است و اگر همین اقتصاد مشکلدار روستاها را که داریم، نداشته باشیم، نتایج تلخی بر شهرها و کل استان خواهد داشت.
معیشت روستایی به دو عامل آب و خاک بستگی دارد و در خصوص آب، شاهد تغییرات و ناهنجاریهای اقلیمی هستیم و وضعیت خوبی نداریم و استفاده بی رویه از آبهای زیرزمینی همچنان ادامه دارد و متاسفانه در کنار این مشکل، خاک را نیز از دست میدهیم یعنی بحران دوجانبه، روستاها را تهدید میکند.
شاید بتوان کمبود آب را با روشهایی مدیریت و جبران کرد اما بازیابی خاک، تقریبا غیرممکن است و تشکیل هر سانتی متر خاک، یکصد سال زمان نیاز دارد و این قابل جبران نیست و اگر شکستگیها و فرونشستهای زمین در روستاهای نواحی بحرانی روی دهد، بسیار خسارت بار خواهد بود.
اغلب مشکلات شهرها شامل حاشیه نشینی، اسکان نامناسب و شغلهای کاذب ریشه در مشکلات روستائیان دارد و از ناحیه مهاجرت به شهرها ایجاد میشود و همین الان نیز خیلی از روستاها به خانههای سالمندان شبیه شده اند و جمعیت ساکن در آنها یا خردسالان یا پیرسالان هستند و قشر جوان به دنبال کار و درآمد راهی شهرها و استانهای دیگر شده اند.
اگر روستا به این شکل و با این سرعت از چرخه تولید و اقتصاد حذف شود، نه تنها شهرها بلکه کل کشور دچار مشکل خواهد شد و در تامین مواد غذایی وابستگی شدیدی به خارج از کشور خواهیم داشت.
چه راهکارهایی برای اصلاح این روند پیشنهاد می کنید؟
ایمانی: یک راهکار اساسی، آگاهی بخشی و توانمندسازی اجتماعی روستائیان است تا از دادهها و اطلاعات به روز استقبال و حداقل از روشهای تلفیقی سنتی و مدرن در امورات خود استفاده کنند. به عنوان مثال در موضوع مبارزه با آفات کشاورزی، از تلفیق روشهای سنتی و مدرن باید استفاده شود زیرا فقط روش مبارزه شیمیایی یا روش سنتی پاسخگو نیست.
در روستاها فاصله زمانی آبیاری کشتهایی مانند سیب زمینی را رعایت نمیکنند و اغلب با وجود اینکه کشت هایشان نیاز به آب ندارد، به دلیل فرا رسیدن نوبت استفاده از آب، مزارع سیب زمینی را آبیاری میکنند و این عادتها سبب تشدید مصارف و برداشتهای بیرویه از منابع زیرزمینی می شود و اصلاح این عادتها نیاز به توانمندسازی اجتماعی و علمی روستائیان دارد.
علاوه بر این روستائیان باید برای جایگزین کردن کشت کلزا به جای سیب زمینی ترغیب و هدایت شوند و اگر این کار صورت نگیرد لااقل باید از سیستم آبیاری نوین و کم مصرف استفاده شود و البته گرانی نهادههای کشاورزی نیز مشکل دیگری است و اگر معیشت روستائیان به خطر بیفتد، خطرات آن در نهایت متوجه شهرها خواهد شد.
آیا نتایج تحقیقات و مطالعات خود را برای کاربردی شدن در اختیار دستگاه های اجرایی مرتبط قرار داده اید؟
ایمانی: هدف از هر تحقیق و مطالعه، کاربردی شدن نتایج آن است اما ارتباط دستگاههای اجرایی با دانشگاه، مطلوب نیست و این دستگاهها به علت اینکه اغلب کارکنان آنها از تحصیلات عالی برخوردار هستند، به دانشگاه احساس نیاز نمیکنند. دستگاههای اجرایی نظیر سازمان جهاد کشاورزی اگر بخواهند از دانشگاه منتفع شوند، باید دادهها و اطلاعات لازم را در اختیار دانشگاه قرار دهند و همچنین هزینه تحقیق و کار علمی را پرداخت کنند، اما به نظر میرسد رغبتی به بهرهمندی از دانشگاه ندارند.
در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه محقق اردبیلی درباره مسائل و مشکلات مختلف گریبانگیر استان نظیر خشکسالی، زلزله، سیلاب، رودخانهها تحقیقات و پژوهشهای جامع و کاملی صورت گرفته و رشتههای مورد نیاز نیز دایر شده است.متاسفانه نتایج و اطلاعات حاصله از تحقیقات علمی، در کتابخانهها خاک میخورد و بایگانی میشود و کاربردی شدن آنها مستلزم ارتباط موثر دانشگاه با سازمانهای مرتبط است.
متاسفانه نتایج و اطلاعات حاصله از تحقیقات علمی، در کتابخانهها خاک میخورد و بایگانی میشود و کاربردی شدن آنها مستلزم ارتباط سازنده و موثر دانشگاه با سازمانهای مرتبط است.
استانداریها در کل استانها تحقیق و تدوین برنامه جامع مدیریت بحران را به دانشگاهها سپرده اند و اما در استان اردبیل این روال حاکم نیست؛ ما راضی هستیم به خاطر استان خودمان، تحقیقات و مطالعات علمی درباره مشکلات و موانع استان را با حداقل هزینه انجام دهیم اما باز هم به خوبی از ظرفیت دانشگاه استقبال نمیشود.
ما مشاهده میکنیم حتی برخی دستگاههای اداری در نزدیکی مسیلها و رودخانهها و نواحی پرخطر احداث میشود و در هنگام حادثه، خسارات جبران ناپذیری خواهد داشت و دانشگاهها میتوانند با کمترین هزینه، مطالعات جامعی درباره ساختگاه آنها انجام دهند تا مشکلات احتمالی بعدی عارض نشود.
هر اندازه دستگاههای اداری و نهادها برای رفع مشکلات و موانع پیش روی استان از ظرفیت دانشگاهها استفاده کنند، محققان و دانشگاهیان نیز به مطالعات بیشتر و استخراج نتایج و دستاوردهای مفیدتر راغب خواهند بود.
دانشگاه محقق اردبیلی در سال ۱۳۵۷ با نام دانشکده کشاورزی تاسیس شده و اکنون تعداد رشتههای مصوب این دانشگاه ۲۸۱ رشته شامل ۶۲ رشته در مقطع دکتری، ۱۳۳ رشته مقطع کارشناسی ارشد، ۷۹ رشته مقطع کارشناسی و هفت رشته مقطع کاردانی است.
این دانشگاه دارای ۹ دانشکده، سه مرکز تحقیقات، سه پژوهشکده، ۱۹ هسته پژوهشی، یک مرکز نوآوری و رشد واحدهای فناور و بیش از ۶۰ انجمن علمی است و همایشهای علمی و آموزشی متنوعی در آن با حضور مسئولان کشوری و استانی برگزار میشود.
استان اردبیل با یک میلیون و ۲۸۰ هزار نفر جمعیت و ۱۲ شهرستان در شمال ایران واقع شده است.
- بیشتر بخوانید:
- سهم کشاورزی در ایجاد فرونشستها چقدر است؟